پرسش مهر 19

این صفحه متعلق امیر سجاد صبا غ زاده است

پرسش مهر 19

این صفحه متعلق امیر سجاد صبا غ زاده است

پرسش مهر 19
این وبلاگ در خصوص مسابقه پرسش مهر جناب رئیس جمهور طرح وب نویسی 97 با مطالب جدید در زمینه مذهبی، فلسفی فرهنگی و... طراحی شده است .
مدیر وبلاگ :امیر سجاد صباغ زاده
بایگانی

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

اخیراً متخصصین اعصاب از کشف اینکه قلب بیشتر یک اُرگان هوش است تا دستگاه پمپاژ خون بسیار شگفت زده شده اند . در حقیقت بیشتر از نصف سلول های قلب از نورون هایی با همان ماهیت نورون های مغزی ( cerebral ) تشکیل شده اند. Josef Chilton-Pearce نویسنده کتاب بیولوژی فراروی ( Biology of Trascendence ) قلب را ابزار بیولوژیکی اصلی در بدن ما و جایگاه مهم ترین هوش ما می خواند. قلب همچنین قویترین منبع میدان الکترومغناطیس در بدن می باشد. هر سلول قلبی منحصر به فرد است، از این لحاظ که نه تنها به طور همزمان با دیگر سلولهای قلب ایجاد پالس میکند، بلکه سیگنال الکترومغناطیسی تولید میکند که فراتر از خود سلول ساطع میشود. بخشی از تحقیقات Nassim Haramein در ارتباط با تورس هستش دستگاه الکتروانسفالوگرام که امواج مغزی را اندازه می گیرد نشان میدهد که امواج الکترومغناطیس قلب بسیار قویتر از امواج مغز هستند (شصت برابر قویتر از میدان الکترومغناطیس مغز). بگونه ای که طیف فرکانس قلب از فاصله سه پایی (حدوداً نود سانتیمتر) بدن قابل ثبت
شدن میباشد. (در واقع بدون قرار دادن الکترودها بر روی قلب). امواج الکترومغناطیس قلب بصورت
میدانی از خطوط انرژی ایجاد کمان میکند (مانند شکل زیر) ، که به این میدان تورس ( torus ) گفته
میشود. ماهیت تمام میدان های تورسی هولوگرافیک ( Holographic ) میباشد، به این معنی که تمام اطلاعات در آن میدان از طریق هر نقطه ای از آن میدان انرژی قابل دسترسی است. میدان انرژی الکترومغناطیس قلب تنها منبعی نیست که این نوع میدان الکترومغناطیس (torus ) را ساطع میکند، هر اتم در جهان همان میدان تورسی را ساطع میکند (بواسطه حرکت الکترون در هر اتم میدان مغناطیسی ایجاد میشود). زمین ما نیز در مرکز یک میدان تورسی قرار دارد، همینطور منظومه شمسی و کهکشان راه شیری، و تمام این تورس ها هولوگرافیک هستند.
دانشمندان بر این باورند که یک تورس جهانی ( Universal Torus ) در برگیرنده بی نهایت تورس هولوگرافیک کوچکتر میباشد. از آنجایی که تورس ها هولوگرافیک هستند، مجموع اطلاعات جهان ما در محدودۀ طیف فرکانسی یک تورس واحد موجود میباشد. این به این معنی است که هر کدام از ما به تمام جهان متصل هستیم و بدین ترتیب می توانیم به تمامی اطلاعات در هر لحظه دسترسی داشته باشیم. وقتی آرام و ریلکس میشویم و به آنچه که در قلبمان هست دسترسی داریم، عملاً به منبع نامحدود خرد جهانی متصل میگردیم ، بنابراین اجازه میدهیم معجزات در زندگیمان راه یابند. زمانی که ارتباط با خرد درونی قلب را قطع میکنیم، آنگاه نیمکره چپِ بر پایه نفس ) ego-based intellectual ( غالب میشود و عملکرد آن مستقل از قلب میگردد، و در واقع بر میگردیم به ذهنیت جنگ برای بقا که بر پایه ترس ، طمع، قدرت و کنترل است ) ویژگی های ساقه ی مغز یا مغز رپتالینی ( ، و به باور اینکه از همه چیز جدا هستیم میرسیم و باورها و دریافت هایمان از زندگی با محدودیت و کمیابی روبرو میشوند.قلب، این ارگان خارق العاده که اغلب نادیده و یا ناچیزش در نظر میگیریم ، محلی است که در آن نیرو، شهامت، شورواشتیاق و ایمانمان را میابیم ، و این هوش احساسی برتر میتواند در زندگیمان هدایتمان کند، البته اگر اجازه بدهیم. اکنون زمان تغییر از حالت ذهنی بر پایه ترس القا شده به زندگی با مرکزیت قلب میباشد، برای اینکه این تغییر حالت اساسی شکل گیرد، یادگیری مکاشفه نقشی اساسی دارد (رفتن به داخل قلب و دسترسی به خرد درونی جهان)، این تنها مسیر میباشد. همچنانکه هر کدام از ما انقلاب آرام بر پایه قلب را آغاز میکنیم، بازتاب آن را در زندگی و جهانمان خواهیم دید. این تنها طریقی است که هر کدام از ما در جهان ایجاد تغییری اساسی ، صلحی واقعی،هماهنگی و تعادل مینماییم، و بدین طریق بهشت را بر روی زمین خلق میکنیم.

عددشناسی یا علم‌اعداد از علوم باطنی است و پایه علم حروف می‌باشد. این علم  که از دیرباز مورد استفاده بسیاری از رازورزان، پیامبران و ستاره شناسان بوده به مطالعه اعداد، ارتعاشات آنها، تاثیرات و خصوصیات آنها می‌پردازد و برای شناسایی بهترین زمان برای تغییرات، تصمیمات و حرکت‌های بزرگ در زندگی به کار می‌رفته است. هر حرف نیز ارتعاشی مرتبط با یک عدد دارد که با جمع کردن ارتعاش عددی مربوط به هر حرف از یک کلمه، می‌توان به عدد و ارتعاش کلی آن کلمه دست یافت و معنی آن را بر اساس علم اعداد تفسیر کرد. این علم تنها یکی از جنبه‌های متعدد هماهنگی‌های جهان آفرینش و نیز نوعی مطابقت با قوانین طبیعت بشمار می‌آید.

راهنمایان روحی نیز از طرق مختلفی سعی در ارتباط گیری با ما و فرستادن نشانه‌ها برای هدایت ما در مسیر زندگی دارند. اعداد یکی از رایج ترین نشانه‌ها می‌باشند که می‌توان با شناخت و تفسیر آنها، این نشانه‌ها را رمز گشایی کرد.

اعداد چه معنایی دارند؟

اعداد خصوصیات مختلفی دارند و انسان‌ها می‌توانند در هر مقطعی از زندگی، تحت تاثیر یکی یا چندتا از آنها قرار گیرند. ولی عددی که تحت ارتعاش آن متولد می‌شویم، تاثیری طولانی مدت در رفتارها، خصوصیات، قدرت‌ها و ضعف‌های ما دارد.



عدد ۰

این عدد نشانه عدم محدودیت، نیستی، وحدت، حقیقت، خلوص، عشق، کُل، اول وآخر، دلیل اولیه، منشأ، نفَس خداوندی، خداوند و آگاهی ست.

عدد ۱

این عدد نشانه آغاز، تمرکز، عمل، استقلال، اصالت، شهامت، ابداع، رهبری، اتکا به خود، جاه طلبی، اراده، ذهن خودآگاه و مثبت ست.

عدد ۲

این عدد نشانه دوگانگی، تقسیم، انتخاب، بارداری، همکاری، خدمات، هماهنگی، پشتیبانی، انتظار، صبر، توانایی روحی، شهود، سازگاری، همدلی، مشارکت، واسطه، مقایسه، پذیرش، یاور، جمع آوری، تولید مثل، متعادل کننده اضداد، حافظه ناخودآگاه و مثبت و منفی ست.

عدد ۳

این عدد نشانه سه گانگی، اتحاد الوهیت  با انسان، ابراز و بیان، ذهن ناخودآگاه، تخیل، خلاقیت، خوش بینی، شوق، جذاب، شوخ طبعی، سرگرمی، دوستانه، مثبت، منفی و خنثی باهم است.

عدد ۴

این عدد نشانه عملگرایی، منظم، بیمار، منطقی، سخت کوش، وفادار، سازنده، ثابت قدم، با صرفه، مسئول، متواضع، برنامه ریز، خلاق در زمینه‌های مادی و خلق و خوست.

عدد ۵

این عدد نشانه ماجراجویی، تغییر، آزادی، اکتشاف، تنوع، هوسرانی، کنجکاو، با تجربه، دوره متناوب، جستجوگر دانش، معلم دانش، مسافر، تخیل، کودک مانند و بازیگوش است.

عدد ۶

این عدد نشانه هماهنگی، زیبایی، پرورش، عشق، ازدواج، خانواده، مسئولیت، درک، همدلی، شفا، کمال گرا، وظیفه و راحتی ست.

عدد ۷

این عدد نشانه فیلسوف، جستجوگر حکمت، محفوظ، مخترع، متفکرانه، درون گرا، معنوی، ایمان، باطنی، عجیب و غریب، غیر معمول، پنهان، به دنبال کمال، اثیری، از دنیای دیگر و معماست.

عدد ۸

این عدد نشانه دستاورد، فراوانی، اجرا، قدرت، منظم، موفقیت، روانشناسی، کارآفرین، شدت، سرپرست، ارائه دهنده و عظمت است.

عدد ۹

این عدد نشانه انتها، تکمیل، انسانی، مهربان، عاشقانه، فداکارانه، سخاوتمندانه، بشردوستانه، عقل، آرمانگرا، هنری، شفا دهنده معنوی، از دنیای دیگر و ترکیب است.

توالی اعدادی که راهنمایان روحی ما استفاده می‌کنند

راهنمایان روحی از بدو تولد برای هر یک از ما تعیین می‌شوند و چه متوجه آنها باشیم چه نباشیم، وظیفه راهنمایی و هدایت ما را در طول زندگی عهده دارد هستند. آنها تمایل دارند تا ما از نظر شخصیتی و معنوی رشد کنیم و به نهایت توانایی‌ها و استعدادهایمان، به اصل وجودی مان و نیز جایگاهی که در دنیا داریم (افسانه شخصی مان) دست یابیم. همانطور که اشاره شد، یکی از راه‌های ارتباطی مهم این راهنمایان با ما، اعداد و توالی خاصی از آنهاست. البته در گذشته، اشکال مختلفی بویژه اشکال حیوانات نیز به معانی خاصی مورد استفاده بودند ولی در دنیای دیجیتال امروز که اعداد ما را دربرگرفته اند، این توالی‌های عددی بیشترین کاربرد را دارند.

راهنمایان درونی معمولا بدین صورت عمل می‌کنند که ناگهان توجه شما را به جهت خاصی معطوف می‌کنند تا ساعت، شماره تلفن، پلاک ماشین یا منزل و یا هر شماره دیگری در معرض چشمان شما قرار گیرند. آنها این کا را به قدری تکرار می‌کنند تا بالاخره متوجه آن شوید و از خود بپرسید: “چه عجیب، این چه معنایی دارد؟”  راهنمایان به این ترتیب، نه تنها شما را بصورت کلی در مسیر زندگی تان هدایت می‌کنند، بلکه به بسیاری از سوالات شما چه مادی و پیش پا افتاده باشند و چه معنوی جواب می‌دهند. نکته مهم این است که نباید دائم به دنبال اعداد بگردید، بلکه باید بگذارید تا در زمان مناسب، به شکل طبیعی در مقابل شما قرار گیرند.

تفاسیری که در ادامه مطلب از توالی اعداد می‌آیند طی سال‌ها تحقیق و بررسی تیم سایت Spiritual-Path.Com بدست آمده است. با این حال، هیچ قانون مطلقی برای این معانی وجود ندارد و ممکن است برای برخی افراد، طرق دیگری از راهنمایی موجود باشد. همچنین احتمال دارد همانند تعبیر رویاها، برای هر فرد نشانه‌هایی شخصی و منحصر به او وجود داشته باشند. اما اگر تصمیم گرفتید بطور کلی از توضیحات زیر برای تفسیر نشانه‌های خود استفاده کنید، راهنمایان روحی شما نیز از آنها کمک خواهند گرفت.



توالی‌های رایج اعداد

۱۱۱،۱۱۱۱

این عدد نشانه آن است که افکارتان با شروع دوره ای جدید در زندگی تان مرتبط است. به هر کار یا تغییری که فکر می‌کنید، برای این دوره جدید مناسب است.

تفسیر Drunvalo Melchizedek[1]: جریان انرژی: هر شکلی از جریان انرژی مانند الکتریسیته، پول، آب، انرژی جنسی و غیره

چه کنیم؟: افکارت را به دقت بررسی کن و مطمئن شو تنها به چیزی فکر می‌کنی که می‌خواهی، نه آنچه نمی‌خواهی! این عدد نشان می‌دهد که دریچه موفقیت برای تو باز شده و افکارت بسرعت در حال تحقق هستند. ۱۱۱ مانند نور فلش دوربین می‌باشد، گویی کائنات از افکار شما عکسی تهیه کرده که بزودی ظاهر خواهد شد. آیا از عکسی که کائنات گرفته راضی هستید؟ اگر نه، افکارتان را درست کنید. (اگر در کنترل افکارتان مشکل دارید از راهنمای درونی تان کمک بگیرید.)

۲۲۲،۲۲۲۲،۱۲۱،۱۲۲۱،۱۱۲۲،۲۲۱۱،۲۰۲۰،۲۲۰۰،۲۰۰۲،۲۲۰۰

این نشانه ای است که شما در مسیر درست قدم برمی‌دارید و کار درست را انجام می‌دهید. به همین خط سیر افکار ادامه دهید.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: چرخه جدید: شروع یک چرخه جدید که ماهیتش را اعداد بعدی که خواهید دید تعیین می‌کنند.

چه کنیم؟: ایده‌هایی که به تازگی کاشته اید، شروع به جوانه زدن کرده اند. به آبیاری و نگهداری از آنها ادامه دهید. شما بزودی شاهد آشکار شدن آنها خواهید بود. جزء آن دسته از آدم‌هایی نباشید که درست دقایقی پیش از رسیدن به معجزه، دلسرد می‌شوند. آنچه خواسته اید بزودی بر شما آشکار خواهد شد. پس به کار خوبتان، افکار مثبت، تاکید کردن و تجسم کردن ادامه دهید.

۳۳۳،۳۳۳۳،۱۳۱،۱۳۳۱،۳۳۱۱،۱۱۳۳،۳۰۳۰،۳۳۰۰،۰۰۳۳،۳۰۰۳

این علامت از طرف راهنمای روحی شما به معنای موافقت با احساس و افکار شماست. درست مانند اینکه کائنات به شما بگوید: بله!

تفسیر Drunvalo Melchizedek: تصمیم: شما باید تصمیمی‌بگیرید. این تصمیم یا منجر به ۶۶۶ می‌شود که به معنای تکرار دوباره درس است، یا منجر به ۹۹۹ به معنای کامل شدن و آموختن درس می‌گردد.

چه کنیم؟: اساتید متعالی نزدیک شما هستند و می‌خواهند بدانید که شما از کمک و هدایت آنها برخوردارید. وقتی که الگوهایی با عدد ۳ را مشاهده می‌کنید، سعی کنید این اساتید را فرابخوانید.

۴۴۴،۴۴۴۴،۱۴۱،۱۴۴۱،۴۴۱۱،۱۱۴۴،۴۰۴۰،۴۴۰۰،۰۰۴۴

این نشانه  به معنای مخالفت راهنمای روحی با افکار و احساسات شما است. درست مانند اینکه کائنات به شما بگوید: نه!

تفسیر Drunvalo Melchizedek: مدرسه اسرار: اتفاقاتی که در زندگی رخ می‌دهند، درس‌هایی هستند  که ما در مورد واقعیت می‌آموزیم. آموختن در این مدرسه مانند زمانی ست که کتاب می‌خوانیم یا در مورد موضوعی تحقیق می‌کنیم، اما واقعا با آن موضوع درگیر نیستیم.

چه کنیم؟: این عدد نمایانگر آن است که شما در حال ورود به بعد چهارم هستید. رابطه شما با همه چیز در حال تغییر کردن است و این نشانه حرکت است. اکنون زمان این است که شما بر خویشتن مسلط شوید و قدرت خود را باز پس گیرید. هرچند که خصوصیات بعد چهارم مانع از این می‌شوند که قدرت خود را ببینید، اما تکنیک‌های تسلط بر نفس می‌توانند در این زمان به شما کمک کنند. این عدد بطور کلی نشانه تسلط بر خود و قدرت است.

۵۵۵،۵۵۵۵،۱۵۱،۱۵۵۱،۵۵۱۱،۱۱۵۵،۵۰۵۰،۰۰۵،۵۵۰۰

وقتی که این نشانه را می‌بینید، به این معناست که یک فکر یا رخدادی که زندگی تان را تغییر می‌دهد، بوقوع پیوسته است. شاید آن را دوست داشته باشید یا دوست نداشته باشید. به هر صورت، راهنمایان روحی در حال آگاه کردن شما از اتفاقی هستند که پیش روی شماست و این زمان تغییر است. با آن همراه شوید و افکارتان را دنبال کنید.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: آگاهی واحد: این عدد کسی ست که به وحدت وجود رسیده است و بر تمام سطوح مدرسه اسرار تسلط یافته است. این بالاترین عدد و عدد منجی است.

چه کنیم؟: کمربندهای ایمنی را ببندید. تغییر بزرگی در راه است. نباید این تغییر را مثبت یا منفی ببینید، زیرا که تغییر بخشی از جریان زندگی ست. شایداین تغییر، پاسخ دعاهای شما باشد. پس در آرامش باشید.

۶۶۶،۶۶۶۶،۱۶۱،۱۶۶۱،۶۶۱۱،۱۱۶۶،۰۶۰۶،۶۶۰۰،۶۰۶۰

افکار شما از تعادل خارج شده اند و توجه شما معطوف به دنیای مادی شده است. این نشانه به شما می‌گوید که افکارتان واضح نیستند و نباید به این گونه افکار ادامه دهید.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: آگاهی زمین: این عدد وحش در کتاب مقدس است. پس می‌تواند نماد شیطان مطلق باشد. اما همچنین عدد بشریت و زندگی ست. کربن پایه زندگی ست که دارای ۶پروتون، ۶نوترون و ۶ الکترون می‌باشد. این عدد بطور کلی به معنای رخدادهای در حال بوقوع پیوستن اند و شما باید مراقب آنها باشید.

چه کنیم؟: این عدد از شما می‌خواهد که افکارتان را بین آسمان و زمین متعادل کنید. راهنمایان روحی از شما می‌خواهند که توجه تان را بر روی روح و خدمت گذاری نیز متمرکز کنید و بدانید که نیازهای مادی و احساسی تان خود به خود برطرف خواهند شد.

۷۷۷،۷۷۷۷،۱۷۱،۱۷۷۱،۱۷۱۷،۷۷۱۱،۰۷۰۷،۷۷۰۰،۷۰۷۰

این عدد نشانگر آن است که شما درس تان را فراگرفته اید و این نشانه موفقیت و قدردانی از شماست که راهنمای روحی تان برای شما ارسال کرده است.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: مدرسه اسرار: این بخشی از مدرسه ست که شما فقط مشغول مطالعه کتاب در مورد زندگی نیستید، بلکه آن را در عمل نیز تمرین می‌کنید.

چه کنیم؟: تبریک! فرشتگان دارند شما را تشویق می‌کنند. کار خوبتان را ادامه دهید و بدانید که رویاهایتان در حال محقق شدن هستند. این اعداد نشانه ای به شدت مثبت اند و به این معنا هستند که معجزات بیشتری در راه است.

۸۸۸،۸۸۸۸،۱۸۱،۱۸۸۱،۱۸۱۸،۸۸۱۱،۰۸۰۸،۸۸۰۰،۸۰۸۰

دوره ای از زندگی تان در حال اتمام یافتن است و این نشانه بعنوان هشداری ست که شما را آماده کند. به شما نشان می‌دهد که شما به انتهای یک رابطه کاری یا عاطفی نزدیک می‌شوید.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: مدرسه اسرار: کامل شدن یک درس خاص در مدرسه.

چه کنیم؟: این عدد می‌تواند به این معنا باشد که نوری در انتهای تونل وجود دارد. بعلاوه، بدین معناست که کاشته‌های شما آماده برداشت اند و اکنون زمان آن است که از حاصل دست رنج خود لذت ببرید و یا اینکه وارد مرحله جدیدی از زندگی شوید.

۹۹۹،۹۹۹۹،۱۹۱،۱۹۹۱،۱۹۱۹،۹۹۱۱،۰۹۰۹،۰۰۹۹،۹۰۹۰

کامل شدن. این اعداد نمایانگر پایان چرخه ای بزرگ در زندگی شخصی یا جمعی شماست. افکار شما زمانی که این اعداد را می‌بینید، نمایانگر آن اند که این فکرها منجر به کامل شدن یا پایان دوره ای در زندگی تان خواهند شد.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: معنایی ندارد!

چه کنیم؟: این پیامی‌برای مبارزان نور است که مشغول شفابخشی زمین هستند و به شما می‌گوید که دست بکار شوید زیرا که مادر زمین به شما نیاز دارد.

۰۰۰،۰۰۰۰،۱۰۱۰،۱۱۰۰،۰۰۱۱،۰۱۰۱،۱۰۰۱

اتحاد با کائنات. افکار شما در وحدت با کائنات می‌باشند و در جهت خواست الهی هستند.

تفسیر Drunvalo Melchizedek: نظری ندارد!

چه کنیم؟: نشانه ایست برای آنکه بخاطر داشته باشید شما با سرچشمه حیات یکی هستید و حضور خالق را احساس کنید و بدانید که او شما را دوست دارد. همچنین می‌تواند بدین معنا باشد که وضعیت مورد نظر، دور کاملش را طی کرده ست.

دیگر توالی اعداد

۲۳۲۳،۲۳۳۲،۲۲۳۳

این اعداد نشان می‌دهند که راهنمای روحی شما افکار و اهدافتان را تایید و حمایت می‌کند. معمولا هنگامی‌که بتازگی با راهنمای روحی تان ارتباط برقرار کرده اید و آماده دریافت نشانه و راهنمایی از طریق اعداد هستید، این توالی‌ها زیاد مشاهده می‌شوند.

۱۲۳۴،۲۳۴،۴۵۶و…

اگر اغلب اعدادی می‌بینید که پشت سر هم هستند، به معنای پیشرفت است. اگر هنگام فکر کردن در مورد بخشی از زندگی تان که دوست دارید تغییرش دهید این اعداد را دیدید، بدین معناست که افکارتان و به تبع آن زندگی تان در حال پیشرفت است و راهنمای روحی شما نیز حامی‌شماست.

۳۲۱،۴۳۲،۵۴۳۲و…

اگر اعدادی را می‌بینید که از زیاد به کم پشت سر هم هستند، به معنای برگشت به عقب است. هنگامی‌که آنها را درست بعد از فکر یا ایده ای دیدید، نشان می‌دهند اگر به آن ادامه دهید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۸:۵۴
امیر سجاد صباغ زاده

چرا مردم با وجود اعتقادات قوی در عمل ضعیف هستند/ مسئولان الگوی رفتاری مردم هستند

رئیس مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین راهکارها برای نهادینه کردن رفتار دینی در مردم این است که مسئولان و متولیان دین در جامعه به دستورات اسلامی کاملاً عمل کنند گفت: همه پیامبران برای این منظور مبعوث شدند.

حجت الاسلام سیدمحمد سادات منصوری رئیس مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی سازمان تبلیغات اسلامی در مورد اینکه چرا ما در تبدیل کردن اعتقادات و باورهای ارزشمند دین مبین اسلام، به رفتار و کردار عملی ضعف دارد، به خبرنگار مهر گفت: این مسئله قابل پذیرش و پذیرفتنی است. واقعاً جامعه ما این طور است که مردم در اعتقاداتشان قویتر از رفتار و عملشان هستند.  اینکه اعتقادات خوبی دارند اما رفتارهایشان ضعیف است.

وی افزود: این مسئله همه گیر است؛ درجات هم دارد. یعنی بعضی ها در عمل خیلی ضعیفتر هستند و بعضی ها در عمل ضعیف هستند. در روایات ما توصیه شده به اینکه ایمانِ تنها به درد نمی خورد و کافی نیست و حتماً باید ایمان و اعتقاد همراه با عمل صالح باشد. آیات شریفه قرآن هرجا مومنین را مخاطب قرار می دهد می فرماید: الذین آمنوا و عملو الصالحات یعنی مومنین هم ایمان دارند و هم عمل صالح انجام می دهند.

سادات منصوری یادآور شد: در روایات ما تأکید شده که ایمان و عمل یا علم و عمل با هم توأم هستند ، اگر کسی می بیند که در عمل ضعیف است بداند که در ایمان و یقینش ضعف دارد. بر این اساس اگر دیدیم که در جامعه ما خدای ناکرده مردم از نظر عمل ضعیف است باید بدانیم که ایمانها ضعیف شده است.

وی تأکید کرد: نمی توانیم به همین ایمانهای لفظی که من به خدا و پیغمبر و معاد و اهل بیت(ع) اعتقاد دارم بسنده کنیم و عمل نکنیم؛ این مسئله معنا ندارد یعنی باید از کسی که عملش ضعیف است و ایمان لفظی دارد پرسید پس عملت کو، اگر معتقد به خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت هستی آثارش باید در رفتارت تجلی پیدا کند.

رئیس مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی در مورد اینکه چرا افراد جامعه به عنوان یک مسلمان در حوزه کار، مسئولیت و رفتارهای اجتماعی کمتر به جزئیات رفتاری اعتقادات خود متعهد هستند هم عنوان کرد: علت واقعی اش همان ضعف اعتقادات و ایمان است. حالا چرا اعتقادات و ایمان ضعیف شده اینها عوامل مختلفی دارد. یک مقداری به عوامل آموزشی و تربیتی و فرهنگی بر می گردد، یک بخشی از آن هم مربوط به این می شود که مردم باید در عمل رفتار اسلامی و دینی را در بین کسانی که متولی دین در جامعه هستند ببینند. اگر  آن را دیدند مردم بیشتر ایمان می آورند و عمل را سرلوحه زندگی خود قرار می دهند.

وی افزود: اگر ما یک حکومت دینی و اسلامی برای مردم برقرار می کنیم برای اینکه راه های بهشت را برای آنان آسانتر و فراهمتر کنیم. باید سعی کنیم از خودمان شروع کنیم. مسئولان حکومتی هم باید سعی کنند دقیقاً دستورات اسلامی را در رفتار و گفتار و کردار خودشان رعایت کنند و همانطوری که اسلام خواسته عمل کنند. مردم هم وقتی این عمل را از سوی بزرگان دیدند خود به خود آن در رفتارشان نمود می یابد.

حجت الاسلام سادات منصوری در مورد اینکه راهکار رسیدن به یک مسلمان معتقد و عامل چیست، چگونه می توان  افراد را به عنوان یک مسلمانی که هم معتقد است و هم به اعتقاداتش عمل می کند تربیت کرد تصریح کرد: اهداف همه پیامبران را در همین مسئله می شود خلاصه کرد. همه پیامبران آمده اند که مردم را به سوی پروردگار هدایت نمایند و آنها را نصیحت می کردند که به تعالیم الهی عمل کنند. یعنی هم اعتقاد داشته باشند و هم عمل کنند. بنابراین این کار را نباید ساده دید. روش و دستور همه پیامبران این بوده حالا در هر زمان و هر دوره ای به اقتضای خودش پیامبران تبلیغ و ترویج می کردند.

وی افزود: اقتضائات زمان، خودش یک چیزهایی است که باید طبق همین اقتضائات عمل شود تا مردم به راه خداوند متعال هدایت شوند. یکی از مهمترین راهکارها این مسئله همین است که گفتم که مسئولین و متولیان دین در جامعه به دستورات اسلامی کاملاً عمل کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۸:۳۶
امیر سجاد صباغ زاده

داستان پند آمیز
 
پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود . اما خود نیز علت را نمی دانست .

روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد . هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد ، صدای ترانه ای را شنید . به دنبال صدا ، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد .

پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید : چرا اینقدر شاد هستی ؟ آشپز جواب داد : قربان ، من فقط یک آشپز هستم . تلاش می کنم تا همسر و بچه ام را شاد کنم .

ما خانه حصیری تهیه کرده ایم و به اندازه کافی خوراک و پوشاک داریم . بدین سبب من راضی و خوشحال هستم . پس از شنیدن سخن آشپز ، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت کرد . نخست وزیر به پادشاه گفت : قربان ، این آشپز هنوز عضو گروه 99 نیست . اگر او به این گروه نپیوندد ، نشانگر آن است که مرد خوشبینی است .

پادشاه با تعجب پرسید : گروه 99 چیست ؟ نخست وزیر جواب داد : اگر می خواهید بدانید که گروه 99 چیست ، باید چند کار انجام دهید : یک کیسه با 99 سکه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید . به زودی خواهید فهمید که گروه 99 چیست .

پادشاه بر اساس حرفهای نخست وزیر فرمان داد یک کیسه با 99 سکه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند .

آشپز پس از انجام کارها به خانه باز گشت و در مقابل در کیسه را دید . با تعجب کیسه را به اتاق برد و باز کرد . با دیدن سکه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت . آشپز سکه های طلایی را روی میز گذاشت و د آنها را شمرد . 99 سکه ؟ آشپز فکر کرد اشتباهی رخ داده است .

بارها طلاها را شمرد . ولی واقعا 99 سکه بود . او تعجب کرد که چرا تنها 99 سکه است و 100 سکه نیست . فکر کرد که یک سکه دیگر کجاست ؟ شروع به جستجوی سکه صدم کرد . اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو کرد . اما خسته و کوفته و ناامید به این کار خاتمه داد .

آشپز بسیار دل شکسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش کند تا یک سکه طلایی دیگر بدست آورد و ثروت خود را هر چه زودتر به یکصد سکه طلا برساند .

تا دیروقت کار کرد . به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد کرد که چرا وی را بیدار نکرده اند . . آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند . او فقط تا حد توان کار می کرد .

پادشاه نمی دانست که چرا این کیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید .

نخست وزیر جواب داد : قربان ، حالا این آشپز رسما به عضویت گروه 99 درامد . اعضای گروه 99 چنین افرادی هستند : آنان زیاد دارند اما راضی نیستند . تا آخرین حد توان کار می کنند تا بیشتر بدست آورند . آنان می خواهند هر چه زودتر " یکصد " سکه را از آن خود کنند . این علت اصلی نگرانی ها و آلام آنان می باشد . آنها به همین دلیل شادی و رضایت را از دست می دهند و البته همین افراد اعضای گروه 99 نامیده می شوند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۸:۳۱
امیر سجاد صباغ زاده

بحث حرکت و لرزش ذرات در قرآن کریم

بر طبق تئوری ریسمان ها هر ذره بصورت تابعی خطی انرژی در نظر گرفته می شود و همه جهان و محیط اطراف بصورت یک گیتار در نظر گرفته می شود،که ارتعاش یک ذره کل محیط و ذرات محیط را به ارتعاش وادار می کند،یعنی یک ذره می تواند بر کل محیط اطراف خود و جهان تاثیر گذار باشد.بر طبق تئوری ابر ریسمان نیز این مساله تایید شده است و هر ذره تابعی از طبیعیت است.

حال با یک سفر به دنیایی اتم نیز این مساله بصورت یک فکت علمی در می آید زیرا همه اتم های عناصر با توجه به پیوند مولکولی بین آنها حرکات مختلفی دارند،که به سه دسته عمده از جمله انتقالی،چرخشی و ارتعاشی دارند.

در حرکت انتقالی ذرات از یک جا به جای دیگر حرکت می کنند،مثلا ذرات آب یا گاز که پیوند میان آنها سست در است دارای حرکت انتقالی هستند،ولی ذرات جامد دارای حرکت انتقالی نیستند.در حرکت چرخشی ذرات به دور خود می چرخند و در حرکت ارتعاشی ذرات در مکان خود ارتعاش می کنند.

ارتعاش و حرکت ذرات بر ذرات مقابل نیز تاثیر گذار است،مثلا در حرکت ذرات باعث می شود که ذرات به هم برخورد کنند و بقیه ذرات در نتیجه برخورد به حرکت در بیاییند،در ارتعاش ذرات نیز ذره ذره های محیط اطرف خود را به ارتعاش وا می دارد و در نتیجه همه ذرات محیط ارتعاش می کنند.

در سوره النازعات آیات ششم و هفتم نوشته شده است :

یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿۶﴾تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿۷﴾ آن روز که لرزنده بلرزد﴿۶﴾و از پى آن لرزه‏اى [دگر] افتد﴿۷﴾

هرچند برداشت سطحی از این آیه ممکن است مفهوم زلزله را بدهد،ولی در آیه ششم به لرزیدن یک لرزنده اشاره شده است،و بعد از آن در آیه هفتم به تبع آن به لرزش تمام اتمها اشاره شده است.این مساله در فرآیند فروپاشی جهان نیز ممکن است کاملا صادق باشد و لرزش از ابتدا از یک ذره آزاد و به همه ذره های محیط اطراف و جهان سرایت بکند و جهان دچار نابودی شود،ولی در حالت عادی نیز صادق است زیرا وقتی یک ذره می لرزد از پی آن سایر ذرات نیز دچرا لرزش می شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۷
امیر سجاد صباغ زاده

پدیده ای شگفت انگیز و علمی در قرآن


در ساحل شهر توریستی اسکاگن، شمالی ترین شهر دانمارک، جایی که دریای بالتیک و دریای شمال به هم می پیوندند، پدیده ای بسیار زیبا و علمی درباره انفصال دو محلول رقیق و غلیظ رخ می دهد که در نوع خود و در این سطح بسیار نادر و باور نکردنی است. دلیل بوجود آمدن انفصال محلولها در محل تلاقی این است که دو محلول با غلظت، چگالی و دمای متفاوت در کنار هم قرارگرفته و با هم مخلوط نمی شوند. ایرانیان از این پدیده برای ساختن مخلوط چای دو رنگ استفاده می کنند.


و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.


سورة مبارکه الرحمن


 مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ(19)بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ(20)فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ(21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)


 19- دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند. 20- اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند. 21-پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟  22-از آن دو،مروارید و مرجان خارج مى‏شود.



سوره مبارکه فرقان آیه53:


و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً


و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شورو تلخ است و میان آن دو حریمی استوار قرار داد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۵
امیر سجاد صباغ زاده

شعر زندگی در کلام سعدی

مقدمهمثل های اخلاقی

مثل های تربیتیمثل هایی در لزوم قناعت

مثل هایی در دوستیمثل هایی در توکل بر خدا

مثل هایی در تدبیر

مقدمه :آدمی چگونه می تواند صدها سال زندگی کند بی آنکه نامش، یادش و سخنش به کهنگی گراید. چگونه است که برخی،  سالیان دراز پیش از ما زیسته اند ولی سخنانشان این زمان در گوش ما آهنگ کلام گذشتگان را ندارد. از چه روست که اینان چنین جاودان مانده اند؟ با کجا ، با کدام اصل و ریشه پیوند یافته اند که کلامشان پس از گذشت قرن ها همچنان قابل فهم، خوش آهنگ و دلپذیر است. راز جاودانگی رازی بس عجیب است و در گستره زبان و ادبیات فارسی از این اعجاب آفرینان کم نیستند: اعجاب آفرینانی چون فردوسی، سنایی، عطار ، حافظ ، مولوی و سعدی. مردانی که کلامشان هم اینک پس از گذشت زمانی بیش از 800 سال هنوز تارهای دل هر فارسی زبانی را به ارتعاش درمی آورد .

در میان شعرای به نام ایرانی  سعدی، خیام و حافظ شهرتی جهانی یافته اند.  به ویژه آثار سعدی بیش از سه قرن است که به اکثر زبان های اروپایی ترجمه شده و تحسین اروپائیان را برانگیخته است. در کلام سعدی ، در گلستان و بوستان و غزلیات چه نهفته است که نه تنها مرز ملل که مرز زمان را هم درنوردیده است. بی شک کلام سعدی بایستی از سرچشمه های ناب انسانی، از اخلاقیاتی که ریشه در خلیفة اللهی آدمی دارد نشأت گرفته باشد." سعدی نه حکیم است و نه عارف. فقط شاعر است و شاعر واقعی. مخصوصاً شاعر آدمیت است که عشق و اخلاق مایه افتخار اوست."(1) آنچه در شعر سعدی رخ می نماید آدمی است. و آدمی را دگرگونی شرایط زندگی، صنعتی و ماشینی شدن آن، تغییر نمی دهد. نیازهای انسانی، آنچه مایه آفرین و اعجاز و یا نفرت و اکراهش می شود در طول قرن ها تغییر چندانی نیافته است." شعرسعدی، تصویر زندگی است. زندگی چهره خود را در این شعرها و نوشته ها باز می نماید و به سوی یک زندگی بهتر راه می گشاید."(2)

قدما سعدی را در کنار فردوسی و انوری سه تن پیامبران شعر می دانند از اینرو که: " معانی او هر چند گه گاه کاملاً عادی است به هیچوجه مبتذل و دست فرسود به نظر نمی رسد. بلکه همواره لطف ، ذوق و تعبیر شاعر از حدود معانی متعارف بالاتر می رود."(3) و این میسر نخواهد شد مگر آنکه شاعر نه به جد و جهد که با الهام و کشف و مشاهده شعر سروده باشد. سعدی هنگامی پا بر عرصه ادب ایران نهاد که شعر و اوزان آن کاملاً فرسوده و تکراری می نمود و ظهور سعدی جانی تازه در آن قالب دمید و شیوه جدیدی را بنیاد نهاد . " سعدی... آخرین مظهر کمال در سراسر ادبیات ایران است. تا مدتها بعد از او شعر فارسی فقط حافظ را در طراز اول به وجود آورد و نثر فارسی دیگر تقریباً هیچ چیزی که با کلام او قابل مقایسه باشد به وجود نیاورد."(4) بسیاری از گویندگان فارسی زبان بعد از حیات خویش به شهرت و آوازه بلند نائل آمدند ولی" سعدی از گویندگانی است که در زمان حیات خویش در میان فارسی شناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان شهرت بسیار حاصل کرد."(5)

شهرت سعدی در زمانه خویش و قرن ها پس از وی را باید معلول چه عاملی دانست. اینک قریب به 800 سال از زمانه سعدی می گذرد. چه عامل یا عواملی سبب شده است که اینک کلام سعدی همه فهم باشد و وی را در تمام دنیا معلم اخلاق بدانند و و بنامند. استاد ذبیح الله صفا در تاریخ ادبیات ایران پنج عامل را دلیل جاودانگی سعدی می شمارد:

"1. سعدی زبان فصیح و بیان معجزآسای خود را تنها وقف مدح و یا بیان احساسات عاشقانه نکرد بلکه بیشتر آن را به خدمت ابناء نوع گماشت و در راه سعادت آدمیزادگان به کار برد.

2. وی نویسنده و شاعری جهاندیده و سرد و گرم روزگار چشیده و مطلع بود.

3. سخن گرم و لطیف خود را همراه با مثل ها و حکایت های دلپذیر بیان کرد.

4. در مدح و غزل راهی نو و تازه پیش گرفت.

5. در عین وعظ و حکمت و هدایت خلق شاعری شوخ و بذله گو و شیرین بیان است و خواننده خواه و ناخواه مجذوب او می شود."(6) علاوه برآنچه استاد صفا در علل ماندگاری شعر سعدی برشمرده اند باید این مطلب را هم افزود که سعدی نه برای مباهات در جامعه ادبی آن روز که برای مردم زمان خویش سخن می گفته است از اینرو کلام وی از اصطلاحات ثقیل عربی که زبان علم آن زمان بود ، خالی است " سعدی باآنکه در ادب عربی ... تبحر کافی داشت هیچگاه فارسی را فدای لفظ های غریب عربی نکرد به نحوی که نزدیک به تمام واژه های تازی که به کار برده است از نوع لغت هایی هستند که در زبان فارسی رسوخ کرده و رواج یافته ومستعمل و مفهوم بوده اند "(7)

ویژگی مردمی و عامیانه کلام سعدی که به اعمال ورفتار فضل فروشانه آلوده نشد، سبب شده که بعضی سخنانش در نزد عوام به صورت امثال درآید. در این گفتار سعی بر این است که آن دسته از سخنان شیخ شیراز که در طول زمان در میان مردم به صورت مثل درآمده است بررسی گردد.

در اخلاق:بی شک می توان بوستان و گلستان سعدی را  دایره المعارف بزرگ اخلاقی به شمار آورد. نکته های نغز و ظرایف اخلاقی در جامه حکایت و داستان با کلامی ساده و روان بیان شده است و بسیاری از این مثل ها در این گروه یعنی مثل های اخلاقی می گنجند.

در سخن و تاثیر آن شیخ شیراز گفته است:

تا مرد سخن نگفته باشد

عیب و هنرش نهفته باشد

در باب سخن و کلام سعدی شعری دیگر گفته است:

آهنی را که موریانه بخورد

نتوان برد ازو به صیقل زنگ

با سیه دل چه سود گفتن وعظ

نرود میخ آهنی در سنگ

در اخلاق اجتماعی نیز می توان کلام های شگفتی را در اشعار سعدی یافت مانند:

گاوان و خران بار بردار

به زآدمیان مردم آزار

و همچنین:

هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد

 بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

 و یا:

امیدوار بود آدمی به خیرکسان

مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان

و سعدی در همراهی و دوستی چنین می سراید:

دوست آن دانم که گیرد دست دوست

 در پریشان حالی و درماندگی

    

و در پیمودن  راه بی حاصل ، شیخ شیراز چنین می گوید:

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

 کین ره که توی می روی به ترکستان است

سعدی در نفی و انزجار از تظاهر می سراید:

بزارید وقتی زنی پیش شوی

 که دیگر مخر نان زبقال کوی

به بازار گندم فروشان گرای

که این جو فروشی است گندم نمای

   

و در توصیه به زورمندان و احتراز از ضعیف آزاری شیخ اجل چنین می گوید:

مزن بر سر ناتوان دست زور

که روزی به پایش در افتی چو مور

 

در تربیت:آنکه معلم اخلاق است، تربیت را در جایگاهی بلند و رفیع نشانده ، بسیار ارج می نهد، ولی به نظر می رسد که سعدی نیکی انسان را بیشتر نتیجه وراثت می داند تا تربیت و چنین می سراید:

عاقبت گرگ زاده گرگ شود

گرچه با آدمی بزرگ شود

و یا:

پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است

ولی با اینحال تربیت در کلام سعدی از جایگاه رفیعی برخوردار است:

پادشاهی پسر به مکتب داد

 لوح سیمینش برکنار نهاد

بر سر لوح او نبشته به زر

جور استاد به زمهر پدر

     

یکی از راه های تربیت تحمل مرارت و سختی است و سعدی در این زمینه می گوید:

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی

 تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

و همچنین:

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی

و یکی دیگر از شیوه های تربیت توجه به عکس العمل رفتار و کردار خویش است و سعدی چنین می گوید:

چو دشنام گویی دعا نشنوی

 به جز کشته خویشتن ندروی

در قناعت:

توصیه سعدی به قناعت و صد البته در جوانب مادی زندگی و نه معنوی آن است ، این خصلت حسنه در کلام  سعدی یکی از برجسته ترین خصایل انسانی است.

آن شنیدستی که در اقصای غور

با رسالاری بیفتاد از ستور

گفت: چشم تنگ دنیا دوست را

یا قناعت پر کند یا خاک گور

و یا می سراید:

هر که نان از عمل خویش خورد

 منت حاتم طایی نبرد.

و یا سعدی توصیه می کند:

چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن

که می گویند ملاحان سرودی

اگر باران به کوهستان نبارد

به سالی دجله گردد خشک رودی

و خود یک راه عملی قناعت را چنین توصیه می کند:

اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد.

و یکی از راههای قناعت را هم ترازی آرزوها و امکانات می داند:

دوستی با پیل بانان یا مکن 

 یا طلب کن خانه ایی در خورد پیل

و سعدی گربه را نماد انسان های بی قناعت می شمرد و می سراید:

گربه مسکین اگر پرداشتی

تخم گنجشک از جهان برداشتی

در دوستی:بی شک دوستی حادثه ایی آن جهانی است که به اقتضای رحمانیت خدای بر زمین نازل شده است. دوستی دری است که بر بیابان تنهایی و عزلت بسته می شود.

در بخش اخلاقیات سعدی ویژگی دوست را دست گیری در پریشان حالی و درماندگی می داند و چنین می سراید:

از هر چه می رود سخن دوست خوشتر است

 پیغام آشنا نفس روح پرور است

و یا:

بادآمد و بوی عنبر آورد

  بادام شکوفه بر سر آورد

توکل بر خدای:توکل بر سرچشمه آفرینش از نشانه های ایمان و مایه پیروزی مومن است. سعدی در شعری دلپذیر چنین می سراید:

یکی طفل دندان برآورده بود

پدر سر به فکرت فرو برده بود

که من نان و برگ از کجا آرمش

مروت نباشد که بگذارمش

چو بی چاره گفت این سخن نزد جفت

نگر تازن او را چه مردانه گفت

مخور هول ابلیس تا جان دهد

هم آن کس که دندان دهد نان دهد

و همچنین در توبه و بازگشت به سوی خدا سعدی چنین می سراید:

ای که پنجاه رفت و در خوابی

مگر این پنج روزه دریابی

و جایی دیگر در لزوم اعتماد به رحمت پروردگار چنین می گوید:

خدای ار به حکمت ببندد دری

گشاید به فضل و کرم دیگری

در تدبیر:بهره جستن از فکرت ورای در زندگی تنها راه درست زیستن و عمر به سلامت بردن است.

مکن خانه بر راه سیل ای غلام

 که کس را نگشت این عمارت تمام

در میان اشعار و سخنان سعدی ابیات و یا مصرع هایی است که در فرهنگ عامه رسوخ یافته ولی نمی توان آنها را در هیچکدام از دسته بندی های فوق گنجانید:

در پرسش نابجا: چو دانی و پرسی سؤالت خطاست.

و چنین سؤالی می تواند چنین پاسخی داشته باشد: نگه کردن عالم اندر سفیه.

و یا سعدی در کلامی عاشقانه و در توصیف معشوق می گوید:

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

و در شرح احوال عاشق دل از دست رفته:

گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست

رنگ رخسار خبر می دهد از سر ضمیر

و در بیان کاری سفیهانه و نابخردانه می گوید:

یکی گوش کودک بمالید سخت

که ای بلعجب رای برگشته بخت

تو را تیشه دادم که هیزم شکن

نگفتم که دیوار مسجد بکن

به هر روی آنچه آمد مجموع امثالی است که در فرهنگ عامه از سخن سعدی به عاریت گرفته شده و خود حکایت از طبع لطیف و ذوق سلیم این ملت دارد که سخنان بزرگان ادب و فرهنگ خویش را در کلام روزمره و زندگی عادی خویش به کار گرفته ، در مقام تذکر و اندرز به کار می بندند.

و خود سعدی نیز بر این امر چنین مهر تائید می نهد:

مراد ما نصیحت بود و گفتیم

حوالت با خدا کردیم و رفتیم

کلیات سعدی

پی نوشت ها:

1. زرین کوب.عبدالحسین، حدیث خوش سعدی، 1379، ص7 و 96.

2. رقابی- حیدر. سعدی و فلسفه زندگی، 1363، ص 53.

3. زرین، ص118.

4. همان، ص 112.

5. صفا ذبیح الله ، تاریخ ادبیات ایران، ج2، ص111.

6. همان، ص114.

7. همان ص 115سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۷ ، ۲۱:۰۸
امیر سجاد صباغ زاده